دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.
دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.

مصاحبه صریح دکتر عبدالرحمن دیه جی با یابنده «نسخه سوّم غورقوت آتا» استاد فرزانه ولی محمد خوجه

 
 
 
 
 
 
Rate This

یابنده نسخه سوّم غورقوت آتا استاد ولی محمد خوجه

ترکیّه – پلی بین من و شما – عبدالرحمن دیه جی: – (برای پژوهشگر نامی و خستگی ناپذیر صحرا دکتر عبدالرحمان دیه جی تندرستی، طول عمر، و موفقیّت در تمام فعالیّت های انساندوستانه و ملّی پرورانه وی داریم و در راهی که جهت اخذ درجات بالاتر علمی پیش می برد، موفّق و کامیاب گردد!) – «دکتر خانگلدی اونق – تورنتو«

آغاز مصتحبه:

نکته 1:  متاسفانه دنیای ترک چه از نظر صیانت از شخصیتهای تاریخی خود و چه حفظ نسخه های خطی نمره خوبی نمی تواند بگیرد. چرا نسخه های قدیمی دده قورقورت در موزه های دنیای ترک وجود ندارد و در موزه های واتیکان و آلمان و یا چین حفظ می شود. همین نشان می دهد که ما به موقعش از آن نسخه ها به خوبی حفاظت نکرده ایم. این کار محتاج عشق است. باید با عشق و درد به دنبال نسخه ها گشت.

نکته 2 : 35 کیلومتر بعد از بایکونور در قزاقستان کنار سیردریا، قورقوت آتا را دیدم که آرمیده بود. با دیدن قبرش دلم گرفت. یک قبر ساده خاکی.  انسانهای آرزو بر دل  تکه پارچه هایی از سر قبرش آویزان کرده بودند. معلوم بود که هیچ مراقبتی از آن نمی شود. نه دیواری دورش بود و نه  لوح یابودی. به حال خودش رها شده بود. نشستم و برای روحش دعا  کردم. بعد از آن با یکی از روزنامه های قزاقستان مصاحبه ای انجام دادم و از وضعیت قبر قورقوت آتا گله و انتقاد کردم. بعد از چاپ روزنامه مقامات قزاق از من انتقاد کردند که چرا موضوع را به روزنامه کشیده ام و چرا به خود ما نگفته ای. اما خوب شد که مصاحبه کردم چون بعد از آن به قبر قورقوت آتا رسیدگی کردند.

اشاره:   در ماههای گذشته دو نفر خبر یافتن نسخه سوم کتاب دده قورقوت را از طریق شبکه های اجتماعی اعلان کرده بودند. یکی دکتر محمد زاد صدیق از ایران و دیگری پروفسور متین اکیجی از ترکیه. اعلام پیدا شدن نسخه دده قورقوت توسط دو نفر در فواصل زمانی نزدیک به هم، موجب حیرت افکار عمومی شده بود. اما از منطقه ما ترکمن صحرای ایران نیز خبرهای  متفاوتی به گوش می رسید مبنی بر این که یابنده اصلی این نسخه همشهری گنبدی ما ولی محمد خوجه است  که عمرش را با جمع اوری نسخه های خطی گذرانده. می گفتند نسخه اصلی اورژینال دست اوست. می گفتند که هر دوی آن اساتید یعنی اکیجی و صدیق فتوکپی و فایل پی دی اف نسخه را از خوجه گرفته اند. 

ادامه مطلب ...

کشف جدید نسخه سوّم حماسه قوقوت آتا



قورقوت آتا

قورقوت آتا

یانگی تاپئلان غورقوت آتانئنگ اوٚچینجی نسخه سی (کیتابی دأدأ غورقوت)

آغاز سخن:

تورنتو – دکتر خانگلدی اونق: – اخیراً خبر مسرّت بخشی در فضای رسانه های دنیا منتشر گردید که حکایت از حماسه ای بزرگ از تاریخ کهن ملّت ما دارد، آن کتاب مشهور تاریخی – حماسی «غورقوت آتا /کیتابی دأدأ غورقوت/» می باشد. قبل از این که وارد اصل ماجرا بشویم، از یک کنفزانس بین المللی معروفی که در سال 1999/ در پایتخت نسل برحقّ وی عشق آباد ترکمنستان مستقل برگزار شده بود، که در آن تمام ترک شناسان طراز اوّل دنیا از جمله محمد سارای، فاروق سومر، محققین برجسته ترکمن، ترک های آذربایجان و سایر اقمار ترک زبان دنیا و دانش پژوهان روسیّه در آن شرکت داشتند که سخنرانی ها و تز های ارائه شده آن طی کتابی با عنوان غورقوت آتا که اهم آن ها از بین 1500 مقاله از تزیس ها و داکالات های متن سخنرانی ها در عشق آباد منتشر شده است، تمام مقالات شرکت کنندگان از جمله متن سخنرانی اینجانب نیز که در آن ایّام که یکی از جمع هیئت گردانندگان کنفرانس از پژوهشکده تاریخ بودم نیز در موضوع «نسخه های یافته شده غورقوت آتا در کشورهای خارج /غورقوت آتا اپوسی نئنگ داشاری یورت لارداقی واریانتی/» اشاره شده است که متن آن را قبل از اینکه وارد نسخه کشف شده ان در ترکمنصحرا از جانب محققین نسخه «ترکمنصحرا استاد ولی محمد خوجه» انجام گرفته است، در این جا گذرا اشاره می کنیم:
نسخه اصلی این مقاله بزبان ترکمنی با الفبای کریل روسی که در آن ایّام در جمهوری ترکمنستان هنوز الفبای کریلیکی مرسوم بود، به کنفرانس ارائه گردید. سپس آن را در زبان های تورکی تورکیّه، ترکمنی لاتین، انگلیسی، روسی و فارسی برگردانده شده است. این مقاله در مؤسسات تحقیقاتی دنیا منتشر گردید که در مقاله مبسوط دیگری آورده شده است.

متن سخنرانی ارائه شده از طرف اینجانب در کنفرانس بین المللی غورقوت آتا:

این مقاله در موضوع:
«نسخه های یافته شده غورقوت آتا در کشورهای خارج»

در کنفرانس «غورقوت اتا» از جانب نویسنده این سطور به سال 1999/م.، – عشق آباد قرائت گردیده است!

بر اساس روایات یکی از مورّخین قرن پانزدهم که می گوید: «- در دوره ای نزدیک به ایّام حضرت محمّد، در بین طوایف اوغوز شخصیّتی با عنوان «دأده غورقوت» ظهور کرده است. وی در زبان طوایف اوغوز کتابی نوشته که آن کتاب به نام «دأده غورقوت» مشهور گشته است.»[1] 

ادامه مطلب ...

پیشنهادی طلائی جهت حفظ میراث های فرهنگی ترکمنصحرا

این تصویر وفات غم انگیز سلطان تورکمن قطب الدین محمد خواززمشاه است- پادشاهی که در طول عمرش به امپراتوری رو به افول سلجوقیان جانی تازه بخشید. در تمام اکناف امپراتوری آتابکان خائن عَلَمِ تجزیه و فرو پاشی امپراتوری بزرگ ترکمن شورش و بلوا راه انداخته بودند، گوشمالی و سرجایش نشاند و کشور ترکمنی را از حوف فروپاشی نجات داد. ووو همانطور که در تصویر زیبای مینیاتوری آن می بینیم، چهار طرف جزیره را آب فراگرفته و صورت وی به اصطلاح ایگ ترکمن کؤسه ساقغال، ساری یاغئز، عمامه ها به سبک سنّتی اهل سنّت و روحانی دربار قرآنی بر دست بر جنازه وی دعا قرائت می کند. و نماز جنازه برجای می آورند. طول جزیره نیز به خوبی در این مینیاتور و گردی گوشه های تپّه نمایان است.

تورنتو – د. خ. اونق:

سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه، –

وی نامدارترین پادشاه خوارزمشالئق ها بود. او ابتدا قطب الدین نام داشت. اما پس از بقدرت رسیدن نام پدر را برگزید. اولین برخورد خوارزمشاه و مغولان در سال هزارودویست و چهارده میلادی در دشت قئپچاق درگرفت که با رشادتهای جلال الدین منگبرنی به پیروزی انجامید. ولیکن با بی کفایتی برخی از نزدیکان در جنگهای بعدی شکست میخورند. وی در آخر عمر خود میگفت: پس از اینهمه پیروزیها هنوز من نمیتوانم در آب و خاک خود به آرامی بمیرم. از این جهت چون از خاک خود دور نماند با نزدیکترین مقربان خود از جمله منگبرنی به جزیره «کوره سوو» شتافت پس از عبور از آب در این آب و خاکش آرام گرفت، وی قبل از مرگش تمام تاج و طاموغا، شمشیر و اسباب شاهی را بر کمر پسر رشیداش جلال الدین بست و حکومت را براو سپرد. در هنگام مرگ سلطان حتی برای کفن او پارچه ای در آن جزیره نبود. در نهایت یکی از امرا لباسش را کند و براو کفن دوخت. و جلال الدین قسم یاد کرد که تا آخرین قطره خون انتقام شما را میگیرم پدر آرام بخواب! بدین ترتیب سلطان بی آنکه آب و خاکش را ترک کند در این جزیره بنا بگفته بارتولد آن در حدود کومیشدپه با طول و عرض این منطقه همخوانی دارد که در مصب شاخه شمالی رود گرگان درطول شرقی تعیین شده است. قرار گرفته است. این جزیره تا مسدود شدن دریای جیحون در نواحی خوارزم توسط چنگیز در درون آب قرارداشت. …و تا کمر اسب آن جزیره قابل دسترسی بود میتوان با اسب به آن جزیره رسید.
ا…حال یک پیشنهاد طلائی برای هموطنانم! در حفظ ارزشهای تاریخی مان کوشا باشیم:
ا.. دوستان و اساتید عزیز! پیشنهاد میدهم در مورد تاریخ تورکمن لازمه حفظ آن بیش از هر زمان احساس میشود و آن را در بین مردم رواج دهید. در تاریخ تمام شواهد و اسناد نشان داده است که محل دفن سلطان محمد علاء الدین خوارزمشاه در «کوره سوو» است. لذا از اهالی خواهشمند است که در وسط تپه کوره سوو بنائی درخور جهت آرامگاه این سلطان تورکمن برپا گردد که بلحاظ تاریخی هیچ قدرتی نمی تواند آنرا نادیده بگیرد و یکی از ارزشهای برجسته تاریخ تورکمن صحرا و کل تورک های دنیا و جهان اسلام خواهد بود. ..کسی تاکنون محل مقبره سلطان را غیر از کوره سوو جای دیگری را نمی تواند نشان دهد و همه اسناد دال براین ارزش است.. ‌به امید پیگیری مسئولین تاریخ و حفظ میراثهای فرهنگی و تاریخی خود کوشا باشیم…از عزیرانی که در تلگرام t.me/dhownukt@  و اینستاگرام با کاlنتهای خود استقبال نمودند کمال تشکر را می نمائیم! پیروز باشید!
#سلطانمحمدخوارزمشاه #کورهسوو #کومیشدپه #گرگانرود #جلالالدینمنگلیبورون #خوجهنفس #خوارزمشالئق #خوارزمشاهیان #تاریخترکمن #تورکمنصحرا #تورکمتستان #قطبالدینمحمد_خوارزمشاه #منگبرنی

جنگ مرو (سال های 1860-1861/م.م.)

 
 
 
 
 
 
Rate This

Mary Söweşi (1860-1861)

خوجه نفس سارسماز – د.خ.اونق: – تاریخ ترکمن پر است از جنگ و مبارزات آزدیخوانه این ملّت بر علیه حکام زور و قداره بندان تاریخ، این سرزمین گلگون از غنای طبیعت که بر شانس و اقبال حوادث، در نصیب این ملّت افتاده است، رهائی دهند. ترکمن ها تا قرن ها در اکناف صحرا جائی که رودها و نهرهای بزرگ آن سرزمین ها را شرب می کرده است تصرّف و آن جا عمدتاً در اطراف رودهای بزرگ جیحون از شرق و غرب از جانب اوزبوی به بحر خزر می ریخته است، و از جانب جنوب در اطراف رودهای اترک و گرگان مسکن گزیده بودند که در دوره چنگیز خان با مسدود کردن رود بزرگ جیحون، در نواحی خوارزم، این اقوام مجبور به کوچ به جوانب جنوب تا کناره های رود گرگان می شوند. در دوره هجوم نادرشاه دوباره سرزمین های خود را از جانب کناره های شرقی رود جیحون به سمت اوزبوی و صحراهای قاراقوم عقب می نشینند و تا اطراف بالکان، اترک – گرگان را پر می کنند و شهرهای اطراف آموی دریا خالی از سکنه می گردد. این بخش از تاریخ رنجبار ملت ما مصادف است در دوره خوانین و حکّام فئودال اطراف این سرزمین. روزی نبود که با حملات غافلگیرانه خود بر روی مردم بی آزار ما باعث ویرانی خانه و کاشانه های آن ها نشده باشند! در میان این آتش جنگهای بی پایان گاهی شکست و در بیشتر موارد نیز پیروز از میدان بر می گشتند. یکی از آن جنگهای خصم «جنگ ماری /مرو/» بوده است که در دوره ناصرالّدین شاه قاجار فئودال در سال های 1860-1861/م.م. اتّفاق افتاده است. در این جنگ خانمانسوز، ترکمن ها پیروزمندانه در میدان باقی می مانند و قشون ایران را همچون سگ هار از میدان بدر نمودند. در زیر با مراجعه به تاریخ ترکمنستان مستقل به کم و کیف این جنگ می پردازیم.

برای یورش قاجارهای ایران به سوی مرو را اهالی آن «جنگ با قاجارها» نام نهادند. تاریخ وقوع این جنگ را شاعر سخن سرای جنگ ترکمن «عبدالستار قاضی» در مجموعه دیوان اشعار خود در «جنگ نامه» با تحسب سال هجری قمری مصادف با سال 1860-1861 میلادی یاد کرده است. یکی دیگر از منابعی که در مورد تاریخ وقوع این جنگ ثبت شده است، مربوط به اثر «بلوکویل، با عنوان «اسارت در دست ترکمن ها» می باشد. در دوّمین بخش از این کتاب که با عنوان «جنگ» یاداشت شده است. در این یادداشت ها در مورد یورش سربازان ایران به مرو، روز به روز، ماه به ماه، اطلاعات دقیقی ارائه شده است. ولیکن، تعداد سربازان قشون ایران در این جنگ، به نوشته ع. قاضی 70 هزار، بلوکویل و وقایع نگار خیوه محمدیوسف بیانی در کتاب «رُداسلاونایا دئرِو خوارزمشاه اف /شجره سلسله پادشاهان خوارزم/»، تخمیناً 20-32 هزار، سواره و پیاده نظام همچنین 23-32 سرباز توپخانه یادداشت کرده اند. 

ادامه مطلب ...

مختومقلی حلقه وصل تاریخ و ادبیات کلاسیک


بریده نشریّه "مختومقلی فراغی" ش. 72

دکتر خانگلدی اونق – تورنتو – در مورد شاعر بلندپایه مان مختومقلی فراغی و خلاقیّت وی هر چقدر نوشته شود یا بیان گردد، هنوز اندک است. اظهار نظر در مورد همه جانبه بودن اشعار مختومقلی، لبریز بودن آن به لحاظ ایده و مضامین، غنای ادبی آن از نظر هنری، همچون چشمه ای لایزال که سرچشمه خود را از عمق حوادث تاریخی ایل و تبارش برمی گیرد، بی پایان است. ویژگی های خلاقیّت وی را در نوشته هائی که ارائه می گردد، می توان مشاهده نمود. ولیکن این امر بدان معنی نیست که آثار مختومقلی بطور کامل تحقیق و پژوهش شده باشد. لذا عرض و عمق آن هنوز نامکشوف است. ستون و پایه های اصلی اشعارِ غنی از تفکّرات مختومقلی، با تمپ بشریّت مداری، عشق و عاشقی، مسائلی از قبیل مستحکم برپا کردن خانه و خانواده و ... دربر می گیرد. وی از حق و حقوق طبیعی انسان ها در گذران حیات آدمی در این دنیای واقعی (فانی)، پرداختن و ساختن حیات پر از شادی، عشق و دوستی، دفاع می کند. لذا خلاقیّت غنی وی، همراه با ایده و تفکّرهای های مفید انسان، همچون بهینه سازیِ انسانگرائی، در یک ردیف، به متواضع بودن، امید و خوشبینی، دین و عرفان نیز پرداخته می شود. جهت بیان علل و دلایل ریشه این ویژگی های اشعار مختومقلی، بایست در گذران حیات وی با شرایط سیاه و ظلمانی قرن XVIII/م که همراه با شرایط صعب و مشقّاتی که در زندگی آن دوره ایجاد شده بود، و فرزند به حقّ زمانه خود بودن وی باید جست. شاعری که در دوره ای از سخت ترین ایّام تاریخ پر مرارت ملت مان حیات و خلاقیّت داشته است، هرچه در حول و حوش ایّام مربوط و فلسفه ی وی، کند و کاو شود، ارزش تاریخی ادبی وی و کارهای برجسته ای که از دل و جان با احساسات وطن پرستانه و مردم دوستانه انجام داده است، رفیع می گردد. چنانچه به زبان خود شاعر بخواهیم نقل قول کنیم؛ دوره ای از تاریخ که این سرزمین در نتیجه حملات و هجوم های پی در پی و بی شمار قیزیل باش ها از یک طرف و خوانین غاصب خیوه و بخارا از طرف دیگر به سرزمین آباء اجدادی خویش، آن را تبدیل به ویرانه و مبدل به زندان نموده بودند. مختومقلی از فرط سنگینی لنگر این جنگ های بی پایان و برخورد های داخلی، و ستم گری های بی رحمانه حکام فئودال که تاج دروغین سلطانی بر سر نهاده بودند، به آمان درآمده و آرزوی پایان یافتن این مخاصمات را داشته است.


بریده نشریّه "مختومقلی فراغی" ش. 72

وی هر چقدر انتظار آن ایّام را بکشد، میّسر نشده است، الا با وقوع استقلال بخشی از سرزمین وی؛ آن دوران "عجب ایّام" مختومقلی فرا روئید.   دوغدی آسمانئنگ زؤهره سی، چئن عاشئقا دؤران بو گوٚن.   ترجمه: زهره آسمان برآمد، دوران عاشقان واقعی است امروز.[1]     ... در طول مبارزات مرمان ترکمن که از دوره صفویان به این سو تا هشتاد سالگی دوران مختومقلی[2] ، هر کدام از دولت های همسایه چشم طمع بر آب و خاک این سرزمین دوخته بودند، بر علیه آن ها به مبارزه پرداخته اند. کسانی که در جهت بهبودی ها و منفعت های سیاسی – اجتماعی سرزمین خویش حیات یافته اند در جهت مبارزات استقلال طلبانه مردمان خویش با کلام و با قلم خود و یا با شمشیر خود و یا با هر دو ابزار از پایگاه انسانگرایانه و هیومنیتاریک آن با اشعار شاعرانه در آثارشان به تأئید حوادثی که در تاریخ رخ داده است، با جملات برّنده خود قیام کرده اند، مواجه می شویم. "بنا به قول آکادمیک م. آنانفس اف: "پژوهشگر روس و. گ. بلینسکی متعهد بودن ادبیّات (پوئزیا) و اشعار را به تاریخ" بی اساس و همینجوری اشاره نکرده است"[3] - [4] مردم ترکمن از دوره سلجوقیان به این سوی با چشم پوشی از دو دوره مغول ها تا حاکمیّت آق قویونلی ها جزو اشرف زادگان سلاطین ترکمن و پتانسیل نیروی امپراتوری های مربوط به خود بوده اند. در این مورد محقق برجسته ترکمنصحرائی د. م. گرگانی در آثار خویش به این بخش از اوضاع چنین اشاره کرده است: "اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد که ترکمن ها در زمان سلجوقیان، در نواحی اترک، گرگان و قاراقوم، یورت و چراگاه ها داشته اند. تا آنجا که سلاطین سلجوقی زمین و اقطاع آن ها را به رسمیّت می شناختند. اسناد دیوان سلطان سنجر حاکی از آن است که برای ترکمن ها، شحنه و داروغه در نظر گرفته می شد. در سندی که از طرف دیوان سنجر در باره انتخاب اینانچ بلکاالوغ جانداربیگ به عنوان شحنه ترکمنان گرگان صادر شده و از این طایفه به عنوان شایسته ترین طبقات یاد شده است. در این فرمان به شحنه مذکور دستور داده شده است که با مردم ترکمن به نیکی رفتار کند و برای آن ها مالیات جدید وضع ننماید و از تجاوز آن ها به حقوق یکدیگر مانع شود. همچنین در این فرمان به بزرگان ترکمن تذکّر داده شده است که هر تقاضائی از حکومت دارند با شحنه در میان بگذارند."[5] این گونه از فرمان ها و دستورالعمل ها مستقیم به حاکمیّت های تابع ارسال می شده است. 

ادامه مطلب ...