دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.
دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.

جنگ مرو (سال های 1860-1861/م.م.)

 
 
 
 
 
 
Rate This

Mary Söweşi (1860-1861)

خوجه نفس سارسماز – د.خ.اونق: – تاریخ ترکمن پر است از جنگ و مبارزات آزدیخوانه این ملّت بر علیه حکام زور و قداره بندان تاریخ، این سرزمین گلگون از غنای طبیعت که بر شانس و اقبال حوادث، در نصیب این ملّت افتاده است، رهائی دهند. ترکمن ها تا قرن ها در اکناف صحرا جائی که رودها و نهرهای بزرگ آن سرزمین ها را شرب می کرده است تصرّف و آن جا عمدتاً در اطراف رودهای بزرگ جیحون از شرق و غرب از جانب اوزبوی به بحر خزر می ریخته است، و از جانب جنوب در اطراف رودهای اترک و گرگان مسکن گزیده بودند که در دوره چنگیز خان با مسدود کردن رود بزرگ جیحون، در نواحی خوارزم، این اقوام مجبور به کوچ به جوانب جنوب تا کناره های رود گرگان می شوند. در دوره هجوم نادرشاه دوباره سرزمین های خود را از جانب کناره های شرقی رود جیحون به سمت اوزبوی و صحراهای قاراقوم عقب می نشینند و تا اطراف بالکان، اترک – گرگان را پر می کنند و شهرهای اطراف آموی دریا خالی از سکنه می گردد. این بخش از تاریخ رنجبار ملت ما مصادف است در دوره خوانین و حکّام فئودال اطراف این سرزمین. روزی نبود که با حملات غافلگیرانه خود بر روی مردم بی آزار ما باعث ویرانی خانه و کاشانه های آن ها نشده باشند! در میان این آتش جنگهای بی پایان گاهی شکست و در بیشتر موارد نیز پیروز از میدان بر می گشتند. یکی از آن جنگهای خصم «جنگ ماری /مرو/» بوده است که در دوره ناصرالّدین شاه قاجار فئودال در سال های 1860-1861/م.م. اتّفاق افتاده است. در این جنگ خانمانسوز، ترکمن ها پیروزمندانه در میدان باقی می مانند و قشون ایران را همچون سگ هار از میدان بدر نمودند. در زیر با مراجعه به تاریخ ترکمنستان مستقل به کم و کیف این جنگ می پردازیم.

برای یورش قاجارهای ایران به سوی مرو را اهالی آن «جنگ با قاجارها» نام نهادند. تاریخ وقوع این جنگ را شاعر سخن سرای جنگ ترکمن «عبدالستار قاضی» در مجموعه دیوان اشعار خود در «جنگ نامه» با تحسب سال هجری قمری مصادف با سال 1860-1861 میلادی یاد کرده است. یکی دیگر از منابعی که در مورد تاریخ وقوع این جنگ ثبت شده است، مربوط به اثر «بلوکویل، با عنوان «اسارت در دست ترکمن ها» می باشد. در دوّمین بخش از این کتاب که با عنوان «جنگ» یاداشت شده است. در این یادداشت ها در مورد یورش سربازان ایران به مرو، روز به روز، ماه به ماه، اطلاعات دقیقی ارائه شده است. ولیکن، تعداد سربازان قشون ایران در این جنگ، به نوشته ع. قاضی 70 هزار، بلوکویل و وقایع نگار خیوه محمدیوسف بیانی در کتاب «رُداسلاونایا دئرِو خوارزمشاه اف /شجره سلسله پادشاهان خوارزم/»، تخمیناً 20-32 هزار، سواره و پیاده نظام همچنین 23-32 سرباز توپخانه یادداشت کرده اند.   رجلوداران قشو ناصرالّدین شاه را حاکم خراسان و دائی وی میرزا حمزه حشمت الدّوله، و دستیار رشوه خوار وی میرزا محمد قوام الدّوله رهبری می کرده اند. نام میرزا محمد رشوه خوار در بین ترکمن ها به «قارا سرتیپ /سرتیب سیاه/» معروف بوده است. در سال 1860/م. قشون ایران در ششم ماه ژولای تا کناره های چپ رود مرغاب بنام «مرغزارهای قارایاب» رسیده بودند. اهالی ماری جهت مقابله با قشئون جنگی قاجارها تمام کشتزارهای خودرا زیر آب بردند و با قشونی اندک آمادگی پیدا می کردند. در این حرکت سربازانی که با بارهای سنگینی از جمله ارابه های پر از بار، قاطرها، شترهای باربر، به درون گل و لای فرو رفته و با مشقّات عدیده ای روبرو شده بودند. ولیکن ترکمن ها با تعداد کمی از قشون هایشان کمین گرفته بودند، صفوف قشون ایران را با هجوم های جسته گریخته به چند دسته تقسیم نمودند.
در نوزدهم همان ماه در سال 1860/م.، قشون پارسیان با طبل و سورنای در یک فضای پر سر و صدا وارد قلعه ماری شدند. در آن سال در نوزدهم ماه مذکور قلعه ائی که بنام «قلعه مرو» بدون جنگ تصرّف کرده بودند، در سمت شرقی «قاوشوت بند»، «نیازماد قلا» بوده باشد.
نام قبلی این قلعه با نام «جان آلی بند» مرتبط بوده و با عنوان «جان آلی قلعه» بوده است. بعداز جنگ قاجارها به نام «پورسی قالا» باقی مانده است.
وقتی که سربازان ایرانی وارد قلعه شده بودند به هیچ حرکتی دست نمی زدند، هر روز هنگام شام به بعد جهت نشان دادن قدرت و انداختن رعب و وحشت، اطراف را با شلیک توپ غرش می کردند و روزها نیز با نواختن سرنای و کرنای به جشن و سرور می پرداختند. در همین شرایط گ. بلوکویل رو به سرکردگان قشون می گوید؛ «اگر برای جنگ آمده باشید، در این صورت به حرکت های جنگی بپردازید؟» لذا، آن ها می گفتند که؛ «ما تکه ها را تار – مار می کنیم و بعد به سوی بخارا می آییم! مغرورانه پاسخ می دادند.

نیازمات قالا – ماری

با استفاده از فرصتی که دست داده بود قاوشوت خان در قلعه «قوشا سنگر» به آمادگی های جنگی مشغول بودند. قاوشوت خان که به عواقب وخیم بلای این جنگ ویرانگر پی برده بود، در پی آن تلاش می کرد این جنگ را از طریق راه مسالمت آمیز در صلح و آرامش به مصالحه بکشاند. از این جهت راه مذاکره دیپلماتیک را باز گذاشته و گروه های دیپلمات ترکمن تعیین شده بودند. وی وکیل خود رحمانقلی خان را به نزد قاراسرتیب گسیل می دارد. قوام الدّوله اما، تمام راه های دیپلماتیکی که قاوشوت خان باز گذاشته بود، رد می کند. حمزه میرزا و قوام الدّوله: «ما جهت نابودی ترکمن های ماری آمدیم، انشالله بزودی خاکستر آن ها را به باد می سپاریم!»، گستاخانه پاسخ می دهد. پس از آن قاوشوت خان تعجیلانه با تشکیل «شورای مصلحت یاشولی های ترکمن» جهت جنگ آمادگی پیدا کردند. قاوشوت خان در این جنگ می بایست راه های تاکتیکی مهارت جنگی را به کار می بست. یکی از بزرگان ترکمن در پرداختن به تاکتیک های غلط انداز و مکارانه جنگ و گریز را در اینچنین جنگهای ترکمن رد نمی کنند بلکه آن را در مواقعی که قشون نیاز داشته باشد باید بکار بست، و در جای جای رسیدن به بهبودی های ملت باید انجام داد، معتقد است.
قاوشوت خان، قاجارها را جهت بیرون راندن از قلعه به تاکتیک های زبده جنگی دست می یازد. یعنی در 3 طرف قلعه ماری 3 رمه بز آورده است و به شاخ تمام بزها، نمد پاره های آغشته به روغن سیاه پیچیده و برای حمله آماده کرده اند. تنها در جانب دروازه ائی که به طرف شمال رو به رود باز می شده است، در میان نیزارهای اطراف رود کمین می گیرند و منتظر می مانند.
در نیمه های شب به نمدهای آغشته به روغن سیاه 3 گروه از بزها را آتش می زنند و با غیل و غال به سوی قلعه می رانند. قشون ایران در داخل قلعه شبیخون قشون دشمن را از 3 جانب قلعه می بینند که نعره زنان آتش گون هجوم می آورند. با مشاهده این شبیخون آن ها تلاش در بیرون آمدن از قلعه را می نمایند. از همانجائی که تیراندازهای مرگن ترکمن کمین کرده بودند سربازان در آمده از دروازه قلعه را به آتش تفنگ، تیر و شمشیر می گیرند. به این ترتیب بزهای شاخ آتشین ترکمن ها آن ها را در این واقعه «جنگ ماری» در اوّلین مرحله به پیروزی می رسانند.
سپس میرزا حمزه جهت برگشتن به تهران تصمیم به حرکت می گیرد، امّا وقتی چشمش به فرمان شاه مبنا بر «دستور کاری که آغاز شده بود!» به سرانجام برساند، در نهایت در ماه دهم سپتمبر سال 1860 از قلعه بیرون می آید و سوی قلعه «قوشا سنگر» نزدیک می شود. در این مکان نیز در جنگ سختی ترکمن ها شجاعانه قهرمانی های شکست ناپذیری از خود نشان می دهند. صفوف قشون ایران را پراکنده و تار مار می کنند. در این جنگ سردار آمان صأحت، سردار بردی نیاز و بقیّه شجاعت شکست ناپذیری از خود نشان می دهند.
در ماه اکتبر همان سال در جنگی که صورت گرفته بود، قشون ایران در به داغون شده بودند. نهایت این برخورد جنگی به «غاچان غوتولار، غالان توتولار /آن که فرار کند خلاص آنه باقی بماند اسیر می شود/» تبدیل شده بود. در سوّم همان ماه در سال 1860 این جنگ اوج «جنگ ماری» شده بود. این جنگ با پیروزی بزرگ تاریخی خود باتمام رسیده بود. ده ها هزار اسیر به دست توانای ترکمن ها افتاده بود. در بین آن ها گ. بلوکویل نیز به اسارت درآمده بود.
در آخرین درگیری جنگ «قاراسرتیپ» نیز کشته می شود. بر مبنای اطلاعات واصل شده در همان ایّام حمزه میرزا و امیرالدّوله نیز در ایران کشته شده بودند. همین طور سربازان قشون ایران بعداز جنگ ماری در طول راه در نواحی «سرخس»، «بادخیز»، «قلعه مور» و «چمن بید»، در بخش های جمعیّت خیز ترکمن سرکوب شده بودند. تعداد زیادی نیز به دست ایلات این نواحی افتاده بود.
عبدالستار قاضی در سال 1860 در ماری جنگ «قاجار اوروشی /جنگ قاجار/» اسامی سرداران و قهرمانان چندی را به ثبت تاریخی رسانیده است که در این نوشته کوتاه به آن نمی پردازیم. آن ها که نزدیکترین سرداران قاشوت خان بودند، از جمله آمان صحت سردار، بردی نیاز سردار، تأچ کؤک سردار، رحمانقلی خان، ساپاراق سردار، پالی مرگن، حاللی سردار، نپس سردار، عؤوض قلیچ، مرگئن، عبدالله را به عنوان ترکمن هائی که وطن را در قبال دشمنان خارجی دفاع نموده اند، نام یرده شده است. ایلات ماری استقلال خودرا کسب نموده بودند. ولیکن گرچه این استقلال زمان طولانی دوام نیاورد، امّا به عنوان یک رخداد سیاسی، اجتماعی بزرگ از اهمیّت تاریخی درخوری برخوردار شده است.» …

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.