دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.
دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.

آلله قلی صایاتلی – بنده قلی (۱۸۱۳-۱۹۰۱) شاعر وطندوست از اهالی کومیش دفه

دکتر خانگلدی اونق – تورنتو:

درییلاق های «غاسین قویی» در حوالی شهرترکمن باشی فعلی (کراسنودسک یا شاقدم قبلی) دیده به جهان گشوده است. مدّت زیادی از عمرش را در حسنقلی، کومیش دپه و حومه آن سپری می نماید. در حال حاضر وی در آرامگاه «خوجه مختوم ایشان» از نواحی حسنقلی، آرمیده است. این شاعر نیز به مانند سایر ترکمنانی که در نوارمرزی سکونت داشته اند، برابر با شرایط اجتماعی آن دوره، مجبور بوده اند بعضی از ایّام خود را در ترکمنستان شمالی و دوره هائی هم در ترکمنستان جنوبی گذران حیات کنند. در یکی از موضوعات آثار وی صحبت در مورد یکی از خان های چپاولگر ایران بنام «شاهردالی /شهردلو/» می رود. این واقعه مربوط به هجومی است که شهردلو به روستاهای عشایری ترکمن که درنواحی جنوبی کوه «کورن» اتراق کرده بودند، داشت. او در این درگیری 9 نفر از اهالی را کشته و تعداد زیادی از اموال و احشام آن ها را غصب و قصد یردن می کند. درآن احوال شاعر آلله قلی، با همراهی جوانان همشهری خود، از رفتن این شخص جلوگیری و شعری در خصوص این واقعه به نام «باردئر /هستند/» را می سراید:

چونی– شرپ دییرلر ایکی طاراپ دئر،
دویه جی، یئلغای و …، بی حاساپ کؤپ دیر،
غارراوی، بأهلکه، باغا، شرپ دیر،
من خاساپ ایله سم کأنلریم باردئر.

ترجمه:
چونی– شرف گویند هر دو یک طرف،
دیجی، یلقی و …، بیحد زیادند،
غرّوی، بهلکه، باغه، شرف اند،
گر حساب بکنم، زیادی داریم.

A

همدلان_ش.اول

B

Number_2_Hamdelan

در این شعر شاعر آلله قلی در وهله اول به این خان ایرانی که وقت به وقت بر روی این گروه از ترکمن ها هجوم های غارتگرانه می کرده است؛ » – آزار نرساندن به اهالی بی آزار یعنی مردم آزاری نکردن، «در صلح و آرامش هم زیستن» را مصلحت می دهد. و می گوید: » – اگر همه اموال غارت شده را تحویل صاحبانش نگرداند، در آن صورت طرف حساب شما پیشقراولانی همچون؛ طوائف گری، غارراوی /غرّوی/، بأهألکه /بهلکه/، باغا /باغه/، شرب /شرف/، بورقاز /پرغاز/، قئزئل /قزل/، توماچ، قاراجا /قره جه/، کلته، قارااینجگ /قرینجیک/، کر و غازی لی کرها هستند که به سوی شما هجوم خواهند آورد»، – تفهیم می نماید. به این ترتیب شاعر طوایف مختلف ترکمن های ایران را دور هم متحد می کرده است و برای جنگ علیه دشمنان آمادگی پیدا می کرده اند.  این شعر شاعر بنام «شیرلریم باردئر» (شیرانی دارم) در جهت کسب اطلاعات از موضوعات وی و درمورد تیره و تبارهای مردمان آن دوره ترکمن های ایران اهمّیّت تاریخی دارد. جهت تائید و گواهی گفته هایمان، با مثال آوردن ابیات مشخصی از شعر الله قلی شاعر، تلاش می کنیم:

شأهر دألی سن سیاسات ایله مه،
منینگ چوخ– چوخ آرصلان شیرلریم باردئر.
روٚستم– زال صئپاتلی گیرسه میدانا،
غاپلانگ دک آرلایان أرلریم باردئر.

نقل به مضمون:
شهرِ دیوانه! تو برای من شاخ– شانه و سیاست نشان نده، چون من پهلوانانی دارم که همچون پلنگ نعره بر سرت می کشند. مردانی به مانند ارسلان ها و شیرها دارم و پهلوانانی دارم که اگر با صفتی همچو رستم و زال وارد میدان جنگ شود، سر ات بر باد رود!

ترجمه شعر به شعر:
شأهرِ دَلّو ! مکن بر من سیاست،
چه بسیار همچو شیر اَرصَلان دارم،
همچو زال- رستم خوی جهد به میدان،
چون پلنگ نعره زن مردانی دارم.

نأحاق غان دؤکمألینگ آوال– ایلکی– ده،
گل، سؤوش ایله سم ایکی سالقئن دا،
اوغورجالی، گری، مختوم خالقئندا،
دمینه چکیجی پیرلریم باردئر.

نقل به مضمون:
اوّلاً به ناحق خونریزی نکنیم، اگر بخواهی، در دو نوبت می جنگیم، ما مرد جنگیم! اگر بجنگیم، ما در بین خلق هایمان، پیر و سیّدهائی همچون اوغورجالی، گری و مختوم داریم که شما را در دم قورت می دهند.

ترجمه شعر به شعر:
ابتدا به ناحق خونی نریزیم!
بیائید، در دو نوبت بجنگیم،
در بین اوغورجالی، گری و مختوم،
پیران پر قدرت با نیروی داریم.

تؤرریگی سوٚررین، توماچ، پانگ بیلن،
بی حاساب دئر اللی – آلتمئش، موٚنگ بیلن،
یوق بولارسئنگ توزان بیلن چانگ بیلن،
سؤوشده یئقئجی زورلاریم باردئر.

نقل به مضمون:

طایفه طرّیک را با طوایف توماچ و پانگ بسوی تو گسیل می کنم، آن ها شمارشان بی حساب و بیش از هزار هستند، و با گرد و خاک نابود می شوی، ما در جنگ نیروها و جنگاوران پیروزمند زیاد داریم.

ترجمه شعر به شعر:
طرّیک را گسیل کنم با توماچ – پانگ،
بی شمارند پنجاه – شصت و هزارچنگ،
نیست و نابود میشی با غبار و ننگ،
در جنگ، پیروزمندانِ جنگی داریم.

چونی – شرپ دییرلر ایکی طاراپ دئر،
دویه جی، یئلغای و …، بی حاساپ کؤپ دیر،
غارراوی، بأهلکه، باغا شرپ دیر،
من حاساپ ایله سم کأنلریم باردئر.

نقل به مضمون:
چونی و شرف دو گروه بزرگ ماست، دیجی ها، یلقی ها، … بی حساب زیاد هستند، غارراوی ها، بهلکه ها و باغه همه از گروه شرف هستند. اگر حساب دقیق بکنم جمعیّت خیلی زیادی داریم.

ترجمه شعر به شعر:
چونی– شرف گویند هر دو یک طرف،
دیجی، یلقی و …، بیحد زیادند،
غرّوی، بهلکه، باغه، شرف اند،
گر حساب بکنم، زیادی داریم.

نازدوردی سؤیله سین– غوی، حاللی قارا!
طواق کؤر سالاندئر سئنانگا یارا،
آق مأمد، آتامأمد، آتاجان، تؤره،
دوشمانا ظولومکش زورلارئم باردئر.

نقل به مضمون:
بگذار نازدوردی سخن بگوید، شما ساکت شو ای حاللی قارا! طواق کر سینه ات را زخمی کرد، نیروهائی مثل آق محمد، آتامحمد، آتاجان، توره، داریم که سایه ظلم را بر دشمن می اندازد.

ترجمه شعر به شعر:
نازدوردی به حرف آید – ای حاللی قارا!
طواق کور خنجر زد به سینه یارا ،
آق محمد، آتامحمد، آتاجان، توره،
بر دشمنِ مظلومکُش نیروئی داریم.

بگ مأمد، ولی مأمد، تأچ مأمد بایئم،
دوشمانی گؤرنده هیچ یتمز وایئم،
پناهئندا حاق ساقلاسئن آلله یئم،
آلله ناظار سالان نورلارئم باردئر.

نقل به مضمون:
وقتی که اشخاصی همچون بگ محمد، ولی محمد، تأچ محمد های دارا و دولت مند، دشمن را ببیند، نمی توان جلو آن ها را گرفت، خدا در پناهش باشد چونکه نظر لطف نور الهی داریم.

ترجمه شعر به شعر:
بگ محمد، ولی محمد، تأچ محمد غنی
دشمن را ببیند نیست جلوداری،
در پناهش حقّ حفظ کند الهی،
رحمت حقّ طلعت نوری داریم.

حاجی خان گوٚرله سه، کنار ایلینده،
خاربی– جنگ یاراغی طاییار بیلینده،
اورس– توٚرکمن اختیاری الینده،
شر ایسته سنگ، میدان یرلریم باردئر.

نقل به مضمون:
آن حاجی خانی که تمام اختیار روس و ترکمن در دستش است، وقتی که با اسلحه جنگی در کمر در بین ایلات ساحل نطق کند، همه بپا خیزند! با این احوال اگر شر بخواهی میدان های رزم کم نداریم.

ترجمه شعری:
حاجی خان حرف زند، در ایل ساحل،
اسلحه جنگی اش در کمر کامل،
اختیار روس – ترکمن را داراست،
شر بخواهی جنگ و میدانی داریم.

بازهم، در ادامه این شعرهمراه با اسامی تعدادی از شخصیّت ها همچون ولی خان، قوشلی بالی، ذیککی (سکّه) خان، مامی میراب در یک ردیف، اسامی طوایف مشهور دیگر را به زبان می آورد. به عنوان مثال وی در ابیات زیر چنین می سراید:

آرئق* ساقغال* دییرلر اینگ آوال باشدا،
بورقازی* گؤررسینگ مئدام سؤوشده،
چوکگأن* ده قئزل* دا، أهلی توماچ دا،
شر ایسته سنگ میدان یرلریم باردئر.

نقل به مضمون:
اگر از آرخی و سقّلی ها یاد کنیم در صف اوّل قرار دارند، پورقاز را هم می بینی همیشه در رزم است، در بین چوگان ها، قزل ها و تمام توماچ ها هم اگر شرّ بخواهی میدان های رزم زیاد داریم.

شعر به شعر:
گویند، در صف اوّل آرئق و ساقغال،
شاهد پورقازی، دائم در جدال،
نزد توماچ و چوگان– اهلِ قزل،
شرّ بخواهی، میدانِ جنگی داریم.

یارآلی، نورآلی ، اون ایکی اونجوق،
هواسی بلند دیر کؤپیگی سانجاق،
قاراجا اوٚچ دوغان: کلته، قارااینجیک،
کم، کؤتیک، غازی لی ، کؤرلریم باردئر.

نقل به مضمون:
یارعلی ها و نورعلی ها دارای دوازده «اونجق» زیر مجموعه هستند، همه سرفرازاند که حتی سنجاق کاغذشان برابر با سکه منات «کپک» ارزش دارد. و ایلاتی همچون سه برادر قره جه، کلته و قرینجیک همچنین کم، کوتیک، غازی لی «کُرها» داریم.

ترجمه شعر به شعر:

«یارعلی»، «نورعلی»، دوازده «اونجوق»،
سر به هوا گردد کوپیک اش سنجاق،
«قره جه» سه اَخی؛ «کلته»- «قرینجیک»،
«کم»، «کوتیک»، «غازی لی» کرُ ها داریم.

علاوه بر این ها، در میان بندهای شعر به اسامی دیگری از طائفه و تیره هائی که دربین ترکمنان ایران زندگی می کرده اند، برخورد می کنیم. «تا به امروز دلایل انکارناپذیری وجود دارد که گروه زیادی از اسامی اقوام مردمان ترک زبان و اسامی اقوام آباء– اجدادی ترکمنان با قدمت تاریخی بیش از ۳۰۰۰ سال مشخّص شده است. از این اقوام در رشته اتنوگرافیک امروزه ملت ترکمن، به غیراز اسامی شاخص طوائف اوغوز، به نام های زیر نیز میتوان برخورد کرد.
ساق ها (ساک یا اسکیف ها)، پارها، پارت ها، پارفیان ها، هون ها، افطالیت ها، آبدال ها، داخ ها (دای ها)، …»
وجود این اقوام و خیلی از تیره- طوائف دیگر در ترکیب اتنیکی ملت امروزی ما از آن زمان، بدون اغراق و دخل و تصرف، درکتاب دکتر س. آتانیازف، که به زبان روسی، بنام «فرهنگ لغت اتنوگرافیکی خلق ترکمن» تدوین شده است و در آثار پژوهشگران دیگر همچون رادولف، آ. وامبری، آتا جیکف، یگن آتاغارریف و بارتولد آورده و اثبات شده است.
همچنین، ویلیام جورج آیرونز پژوهشگر آمریکائی در سال ۱۹۷۵/م.، درپایان نامه دکترای خود، با تحقیق میدانی در بین ترکمن های ایران در باره تیره – طائفه های یموت تهیه کرده است، در نمودارزیر چنین نشان میدهد:
بر اساس این نمودار یموت های ترکمنصحرا به دو دسته تقسیم می شوند، یکی «چونی» و دیگری «شرپ /شرف/» نامگذاری می شود. چونی ها: تیره های آق آتابای، داز، بادراق، کوچک، ایمیر، غان یوغماز و ایگدیر را شامل شده و دسته شرپ هم به تیره های جاپاربای، یئلغای، دویه جی، باغا، بأهلکه، قوجوق، سالاق و غرراوی تقسیم می گردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.