دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.
دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.

یادی از هنرپیشه و کارگردان خستگی ناپذیر ترکمن آلتی قارلیف

آلتی قارلیف-هنرپیشه ترکمن

آلتی قارلیف-هنرپیشه ترکمن

تورنتو – خوجه نفس نیوز: هنرپیشه خلق «آلتی قارلیف»: او در تاریخ ۶ ژانویه ۱۹۰۹، در بابا دایخان یکی از بخش های بزرگ شهرستان تجن متولد شد. این منطقه قبل انقلاب اکتبر استان ماوراء خزر (Закаспийская область)، (در حال حاضر استان آخال ترکمنستان) نامیده می شد. التی قارلیف نویسنده چندین نمایشنامه و برنامه های لیبرتوی اپرا است. وی دارای عنوان های «هنرمند خلق» در جمهوری ترکمنستان شوروی همچنین در اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۵ است.
در سال ۱۹۲۸ از استودیو آموزشی فنی هنری دراماتیک ترکمنستان در عشق آباد فارغ التحصیل شد. وی در سال ۱۹۳۱ – گروه کارگردانان دانشکده تئاتر باکو بود. همچنین از سال ۱۹۳۱ به بعد به عنوان بازیگر و مدیر تئاتر دراماتیک دانشگاهی ترکمنستان منصوب می گردد.
در سال های ۱۹۵۳-۱۹۵۶ به عنوان مدیر ارشد و در سال ۱۹۶۰-۱۹۶۳نیز به عنوان مدیر ارشد و مدیر کل این تئاتر می گردد. همچنی در پی آن در ۱۹۵۳-۱۹۴۱ سال، مدیر کل تئاتر اپرا و باله مختومقلی ترکمنستان میگردد.
وی از سال ۱۹۵۹، بازیگر و کارگردان و در سال ۱۹۵۶-۱۹۶۰، کارگردان استودیوی فیلم «تورکمن فیلم» می گردد.
او در ۱۱ دسامبر ۱۹۷۳ در پایتخت ترکمنستان – شهر عشق آباد بدرود حیات گفت. ولیکن، بعداز فوت وی در سال ۱۹۷۴، استودیوهای «تورکمن فیلم» به نام «آلتی قارلیف» نامگذاری شدند. وی شوهر مرحوم آناگل آناقلیوا هنرپیشه و هنرمند نامدار خلق که در واقع همتای وی محسوب می شد، بوده است. آلتی قارلیف کارگردان و بازیگر فیلم های معروفی چون، «ذورسون»، «عروس دوردستها»، «قدمهای قاطع /آیغئتلی أدیم/»، «اسرار مقام» …. می باشد.
مدال ها و جوایز:
– جایزه مدال درجه دوّم استالین در سال ۱۹۴۱، بابت اجرای نقش «سوار نانی /наездника Нани/» در فیلم «دورسون /Дурсун/».
– جایزه درجه دوم استالین در سال ۱۹۴۹ برای نقش کریم در فیلم «عروس دوردستها /Далёкая невеста/».
– برای کارگردانی و مدیریت فیلم «قدمهای قاطع»، جایزه دوم در دومیبن جشنوارۀ جهانی فیلم، برای فیلم ماندگار «انقلاب تاریخی» در سال ۱۹۶۶، را دریافت نمود.
– جایزه دولتی با عنوان «مختومقلی» در جمهورس سوسیالیستی ترکمنستان شوروی در سال ۱۹۶۶، همچنین، برای فیلم «قدمهای قاطع».
– جایزه دولتی مختومقلی در جمهورس سوسیالیستی ترکمنستان شوروی «TSSR» در سال ۱۹۷۶.
– بعد از وفات وی، در سال ۱۹۷۳، برای فیلم «اسرار مقام /موسیقی/»،
– مدال /اردین/ لنین و دو مدال دیگر … دریافت نموده است. …

قطعه ای از کتاب «اشعار سروده شده در اسارت» به انگلیسی

 A piece of the book «The poems were written in captivity» an English

Poems written in captivity

اشعار نوشته شده در اسارت

-The poems were written in captivity

تورنتو – د. خ. اونق: (پروژه) – قطعه ای از کتاب «اشعار سروده شده در اسارت» به فاریسی: … حوادث و وقایعی که در زندان برای یاغشی مأمد اتفّاق افتاده است پر از تراژدی و لبریز از غم و اندوه و غُصّه است. یکی از سنگین ترین رخدادی که برای وی اتفاق افتاده، از دست دادن پدرش در زندان بوده است. کسی که زمانی بر مسند منصب خانی نشسته و با شوکت بی شائبه ای استقبال می شده است، با تکیّه بر پشتیبانی پادشاه روس بر علیه دولت بزرگی مثل ایران جبهه باز کرده بود، پدری که در باکو و تفلیس با احترامات رسمی و با شوکت فراوان استقبال می شده است، آمد و آمد!!!… امروز در اینجا شاهد مرگ وی بودن در زندان تفلیس از فرط جدائی، از رمق افتاده، با ازدست دادن چشمهاش، برای یاغشی مأمدی که تازه به کاملیّت خود رسیده و باصطلاح تورکمنی «غیلاو» انداخته بود، فاجعه بسیار دردناک و سهمگینی بود. تحمل زندان و عذابی که در نتیجه مرگ پدرش در زندان متحمّل می شده است، جان و تن وی را بریان می کرد…..

Toronto – Dr. H. OWNUK: (The Project)A piece of the book «The poems were written in captivity» an EnglishThe incidents and events that have occurred in the prison for the Yakhshi Muhammed are full of tragedy and overflowing with sadness and sorrow. One of the heaviest events that happened to him, losing his father was in jail. Someone who is in a period sitting on the seat of Khani’s level, and he was greeted with a unique, gloriously glorified. He relying on the support of the Russian king and had opened a big front to against a large government like Iran. The father, who would have been welcomed in Baku and Tbilisi with official admiration and with the greatest exception, comes and comes!!!… Today in here; to be witnessed and to see his death in Tbilisi prison, With the lost of his eyes, has fallen out of hand, for Yakhshi-Mohammad, who had the newly-reached to full young time, the disaster was very painful and heavy. The tolerance of imprisonment and torture suffered as a result of his father’s death in prison would’ve to burn his body and soul.

These incidents and emotions are reflected as warp-and-woof textured in his poems. The lines that have been written frequently reminded of his father’s death, is written with dissatisfaction with his relatives or kin-folk, or with a mournful sigh, pessimistic or that you are very engrossed. The waiting, limitlessness in imprisonment together with his father for the presence of the Qadir Ma’med, with to sew the eyes to the doors. Finally, the presence of Qadir Ma’med to the Tbilisi with three of the be asked children after the death of Kyat Khan has been expressed and this relationship would be linked to logical (منطقی) advise by giving «paternal advice» of the Yakhshi Mohammed to for his twin children has looping has continued. …Read More: