دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.
دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.

قطعه ای از کتاب «اشعار سروده شده در اسارت» به انگلیسی

 A piece of the book «The poems were written in captivity» an English

Poems written in captivity

اشعار نوشته شده در اسارت

-The poems were written in captivity

تورنتو – د. خ. اونق: (پروژه) – قطعه ای از کتاب «اشعار سروده شده در اسارت» به فاریسی: … حوادث و وقایعی که در زندان برای یاغشی مأمد اتفّاق افتاده است پر از تراژدی و لبریز از غم و اندوه و غُصّه است. یکی از سنگین ترین رخدادی که برای وی اتفاق افتاده، از دست دادن پدرش در زندان بوده است. کسی که زمانی بر مسند منصب خانی نشسته و با شوکت بی شائبه ای استقبال می شده است، با تکیّه بر پشتیبانی پادشاه روس بر علیه دولت بزرگی مثل ایران جبهه باز کرده بود، پدری که در باکو و تفلیس با احترامات رسمی و با شوکت فراوان استقبال می شده است، آمد و آمد!!!… امروز در اینجا شاهد مرگ وی بودن در زندان تفلیس از فرط جدائی، از رمق افتاده، با ازدست دادن چشمهاش، برای یاغشی مأمدی که تازه به کاملیّت خود رسیده و باصطلاح تورکمنی «غیلاو» انداخته بود، فاجعه بسیار دردناک و سهمگینی بود. تحمل زندان و عذابی که در نتیجه مرگ پدرش در زندان متحمّل می شده است، جان و تن وی را بریان می کرد…..

Toronto – Dr. H. OWNUK: (The Project)A piece of the book «The poems were written in captivity» an EnglishThe incidents and events that have occurred in the prison for the Yakhshi Muhammed are full of tragedy and overflowing with sadness and sorrow. One of the heaviest events that happened to him, losing his father was in jail. Someone who is in a period sitting on the seat of Khani’s level, and he was greeted with a unique, gloriously glorified. He relying on the support of the Russian king and had opened a big front to against a large government like Iran. The father, who would have been welcomed in Baku and Tbilisi with official admiration and with the greatest exception, comes and comes!!!… Today in here; to be witnessed and to see his death in Tbilisi prison, With the lost of his eyes, has fallen out of hand, for Yakhshi-Mohammad, who had the newly-reached to full young time, the disaster was very painful and heavy. The tolerance of imprisonment and torture suffered as a result of his father’s death in prison would’ve to burn his body and soul.

These incidents and emotions are reflected as warp-and-woof textured in his poems. The lines that have been written frequently reminded of his father’s death, is written with dissatisfaction with his relatives or kin-folk, or with a mournful sigh, pessimistic or that you are very engrossed. The waiting, limitlessness in imprisonment together with his father for the presence of the Qadir Ma’med, with to sew the eyes to the doors. Finally, the presence of Qadir Ma’med to the Tbilisi with three of the be asked children after the death of Kyat Khan has been expressed and this relationship would be linked to logical (منطقی) advise by giving «paternal advice» of the Yakhshi Mohammed to for his twin children has looping has continued. …Read More:

ج). جنبش تورکمن های جنوب و جنوب غربی در سال 1813/م. و نقش روسیّه در آن - 2

ابولحسن خان ایلچی
میرزا ابولحسنخان ایلچی

«(قسمت دوّم …) – «اشعار سروده شده در اسارت» –

تغییر طالع یمودستان در تاریخ«»

نوشته: آکادمیک مراد آنانفس اف؛ مترجم: د.خ. اونق:

… طی نامه ای که حاجی سیّد مخمد یوسف سلطان در تاریخ اوّل سپتامبر سال 1813 به الکساندر اوّل نوشته است، در آن، ارسال تعداد لازم امکانات ضروری از قبیل قشون توپخانه درخواست کمک کرده است. در صورت ارسال چنین کمکی وعده تصرّف استرآباد را داده است.[1] ... ذیلاً ادامه مطب

همچنین در نامه ای هم که به نام جنرال پوتکف نوشته بود، چنین خواهشی مطرح شده است. حتّی شهر استرآباد را که آنجا محل پیاده کردن دسانت قشون است، نشان داده شده بود.[2] در حقیقت اوّلین اهداف طرفین همین امر بوده است. ولیکن تاریخ این مسئله را به نوع دیگری حل کرده است. از گروهی از وکلا و نمایندگان تورکمن در کناره های غربی دریای خزر - ماوراء قفقاز استقبال خوبی بعمل آوردند و یکی از گردان های کوچک مربوط به قزاق ها را که از جانب هنگ تحت سرپرستی سرگرد لیتنانت تروبینکوف قرارداشت، کلاً در اختیار آنها سپردند و جهت برخورداری از تمام ارزاق و خوراک هم لباس و پوشش با پرداخت 65 سکه طلای هلندی (غئزئل اونلئق /طلای ده عیاری/) بین آن ها تقسیم و به سوی پایگاه فرماندهی کلّ قره باغ مستقر در گلستان فرستاده بودند.[3] و امّا، طبق برنامه های چیده شده از قبل، نمایندگان تورکمن در محلی بنام گلستان با نمایندگان حکومت شاه جنرال ان. اف. ارتیشیف مذاکره صلح بعمل می آید که به آنجا، با فرستاده شاه ایران جهت مذاکره صلح، میرزا ابولحسن خان در یک روز می رسند. 

ادامه مطلب ...