دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.
دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.

مایا قلیوا (ماماجان) هنرمند "خلق" در ترکمنستان و اتحاد جماهیر شوروی دارفانی را وداع گفت


هنرمند مردمی ترکمن مایا قلیوا

مایا قلیوا در نقش شاه صنم

تورنتو – خوجه نفس نیوز – د.خ.اونق: مدّت زیادی از یادآوری خاطره هنرمندان «خلق» ترکمن آناگل آناقلیوا و مایا قلیوا سپری نشده بود که خبر وفات این ستاره پرفروغ تئاتر و سینما و اپرا باله ترکمن را دریافت نمودیم. ضمن اظهار افسوس و تأسف، با تسلیت برای هنر دوستان و اهالی فرهنگ و ادب تورکمن های جهان، ضمن یادآوری خاطره ای دیگر، به بیان کوتاهی از این هنرمند ملی – مردمی می پردازیم.
در اوایل سال 2005 زمانی که مراد قارلیف پسر ارشد آلتی قارلیف هنرپیشه مشهور شوروی و ترکمنستان (در حال حاضر مرکز فیلم و سینمای ترکمن بنام وی «آلتی قارلیف کینو فیلم ترکمنستان» نامیده می شود.)، عروسی فرزندش («قاقیش» بنام خوانده آلتی قارلیف») را در سالن بزرگی در جوار دانشسرای عالی موسیقی واقع در مرکز شهر عشق آباد، برگزار نموده بود، اینجانب نیز با دعوت مراد دائی، همراه با خانواده خود در آنجا حضور یافتیم. مایا قلیوا (اسم مایا را در بین خودی «ماماجان»، خطاب می کردند)، نیز همراه خاله مهربانم آناگل آناقلیوا در آن عروسی حضور داشتند. آن ها ما را به نزد خود فراخواندند. سپس گرم صحبت شدیم؛

آن ها از افتخارات گذشته شان برای ما تعریف می کردند و ما سراپا گوش. ضمن این صحبت ها، آناگل دایزا گفت که:

– بر عکس اقبال ما، استقلال وطنمان برای ما شانس و بخت نیاورد!.

ماماجان قلیوا آهی کشید و گفت:

– آنچه را که ما در دنیای هنر ترکمنستان برجای گذاشتیم، در واقع زیربنای هنر نوین ملی را بنا نمودیم! … و از ریاست جمهوری ترکمنستان، ساپارمراد نیازوف گله مندی خودرا اظهار می داشت. …

و متأسفانه این جمع برای من، آخرین دیداری شد که با این هنرمند ملی خلق آرتیست مایا قلیوا همصحبت می شدم که قبل از آن همیشه همراه با خاله ام سعادت دیدار داشتم. و هنوز هم نمی دانستیم از این جمع گرم و صمیمانه بدور خواهیم افتاد. … تا اینکه، در همان سال ما به کشور فدرال کانادا عزیمت نمودیم. (A final exile) …  

ادامه مطلب ...

هنرمند نامی جمهوری ترکمنستان و اتحاد جماهیر شوروی سابق آناگل آنا قلیوا و مایا قلیوا


آناگل آناقلیوا در دوران جوانی

آناگل آناقلیوا در دوران جوانی

تورنتو د. خ. اونق:

نام: آناگل آناقلیوا – (متولد: ۳۱ دسامبر ۱۹۲۴، بخش حسنقلی، استان بالکان). وی در یک روستای ماهیگیری به نام حسنقلی رایون واقع در ساحل جنوب شرقی دریای خزر که در حال حاضر به عنوان شهرستان حسنقلی شناخته می شود و از شهرستان های استان بالکان، ترکمنستان محسوب می شود، به روایتی دیگر در دسامبر ۳۱/م، سال ۱۹۲۳ یا اوّل ژانویه، با توجه به منابع دیگر، به دنیا آمد.
پس از دریافت تحصیلات ابتدایی، در سال های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹، تحصیلات خود را در دانشکده تربیت معلم زنان ادامه داد. دوست و همکلاس وی مایا قلیوا از کالج تربیت معلم، پس از آن در رتبه دوم هنرمند مردمی اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفت.

در سال های ۱۹۳۹-۱۹۴۱ به عنوان رئیس بخش سازمان زنان جوان شهرستان بندری کراسنوودسک کار کرده است. همچنین او بعداز آن از انسیتیتوی تئاتر اپرا- بالت ترکمنستان فارغ التحصیل شد.

مایا قلیوا همکار و دوست آناگل آناقلیوا

مایا قلیوا همکار و دوست آناگل آناقلیوا

از سال ۱۹۴۱ تا ۲۰۰۱، وی خواننده اپرا، ساز و کارگردان تئاتر اپرا و باله ترکمن درتئاتر اپرا-بالت مختومقلی که در حال حاضر به عنوان تئاتر ملی موسیقی و دراماتیک مختومقلی فراغی در پایتخت جمهوری مستقل ترکمنستان – عشق آباد است، فعالیّت داشته است.
تخصص و عنوان: هنرپیشه اپرای (سپرانو) ترکمن های دوره شورائی و دارنده رتبه هنرمند مردمی اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۶۵). عضو حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی سابق از سال ۱۹۵۲ است. از سال ۱۹۴۱، به عنوان بازیگر تئاتر اپرا و باله ترکمن در پاتیتخت جمهوری ترکمنستان – عشق آباد.
نقش ها: زهره در فیلم و تئاتر زهره و طاهر، نقش شاه صنم، در سناریوی سناریستهای شاسنیکوف و عوضوف در نئاتر و فیلم «شاصنم و قریب»، اوغول بگ در تئاتر موزیکال «کیمینه و قاضی» از شاپوشنیکوف و ولی موخاتوف، نقش های «تاتیانا» و «لیزا» در نئاتر موزیکال «یئوگنی اونژین»، «ملکه پیکووا» از چایکوفسکی، نفش ناتاشا در «پری دریایی» از دارگومیژسکی)، و دیگران.
او به دستور لنین برای وی، درجات و نشان های افتخار لنین و همچنین مدال شاخص اهدا گردید.  ادامه مطلب ...

یادی از هنرپیشه و کارگردان خستگی ناپذیر ترکمن آلتی قارلیف

آلتی قارلیف-هنرپیشه ترکمن

آلتی قارلیف-هنرپیشه ترکمن

تورنتو – خوجه نفس نیوز: هنرپیشه خلق «آلتی قارلیف»: او در تاریخ ۶ ژانویه ۱۹۰۹، در بابا دایخان یکی از بخش های بزرگ شهرستان تجن متولد شد. این منطقه قبل انقلاب اکتبر استان ماوراء خزر (Закаспийская область)، (در حال حاضر استان آخال ترکمنستان) نامیده می شد. التی قارلیف نویسنده چندین نمایشنامه و برنامه های لیبرتوی اپرا است. وی دارای عنوان های «هنرمند خلق» در جمهوری ترکمنستان شوروی همچنین در اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۵ است.
در سال ۱۹۲۸ از استودیو آموزشی فنی هنری دراماتیک ترکمنستان در عشق آباد فارغ التحصیل شد. وی در سال ۱۹۳۱ – گروه کارگردانان دانشکده تئاتر باکو بود. همچنین از سال ۱۹۳۱ به بعد به عنوان بازیگر و مدیر تئاتر دراماتیک دانشگاهی ترکمنستان منصوب می گردد.
در سال های ۱۹۵۳-۱۹۵۶ به عنوان مدیر ارشد و در سال ۱۹۶۰-۱۹۶۳نیز به عنوان مدیر ارشد و مدیر کل این تئاتر می گردد. همچنی در پی آن در ۱۹۵۳-۱۹۴۱ سال، مدیر کل تئاتر اپرا و باله مختومقلی ترکمنستان میگردد.
وی از سال ۱۹۵۹، بازیگر و کارگردان و در سال ۱۹۵۶-۱۹۶۰، کارگردان استودیوی فیلم «تورکمن فیلم» می گردد.
او در ۱۱ دسامبر ۱۹۷۳ در پایتخت ترکمنستان – شهر عشق آباد بدرود حیات گفت. ولیکن، بعداز فوت وی در سال ۱۹۷۴، استودیوهای «تورکمن فیلم» به نام «آلتی قارلیف» نامگذاری شدند. وی شوهر مرحوم آناگل آناقلیوا هنرپیشه و هنرمند نامدار خلق که در واقع همتای وی محسوب می شد، بوده است. آلتی قارلیف کارگردان و بازیگر فیلم های معروفی چون، «ذورسون»، «عروس دوردستها»، «قدمهای قاطع /آیغئتلی أدیم/»، «اسرار مقام» …. می باشد.
مدال ها و جوایز:
– جایزه مدال درجه دوّم استالین در سال ۱۹۴۱، بابت اجرای نقش «سوار نانی /наездника Нани/» در فیلم «دورسون /Дурсун/».
– جایزه درجه دوم استالین در سال ۱۹۴۹ برای نقش کریم در فیلم «عروس دوردستها /Далёкая невеста/».
– برای کارگردانی و مدیریت فیلم «قدمهای قاطع»، جایزه دوم در دومیبن جشنوارۀ جهانی فیلم، برای فیلم ماندگار «انقلاب تاریخی» در سال ۱۹۶۶، را دریافت نمود.
– جایزه دولتی با عنوان «مختومقلی» در جمهورس سوسیالیستی ترکمنستان شوروی در سال ۱۹۶۶، همچنین، برای فیلم «قدمهای قاطع».
– جایزه دولتی مختومقلی در جمهورس سوسیالیستی ترکمنستان شوروی «TSSR» در سال ۱۹۷۶.
– بعد از وفات وی، در سال ۱۹۷۳، برای فیلم «اسرار مقام /موسیقی/»،
– مدال /اردین/ لنین و دو مدال دیگر … دریافت نموده است. …

قاسم نورباد شاعر و ادیب متعهد ادبیّات مستقلّ ترکمنان دنیا

قاسم نوربات - نویسنده و شاعر

قاسم نوربات
نویسنده و شاعر
ادبیّات مستقلّ ترکمن

خوجه نفس نیوز: دکتر قاسم نوربات از جمله نویسندگان و شاعرانی است که کار خود را با شعر و ادبیّات شروع کرد. از اوّلین اثار او میتوان به مجموعه آثار شعر و نشریه قره دپه لی اوغلانجئق «کودک قره تپّه ائی» که در مایه ادبیّات کودکان منتشر میشد نام برد. در طول فعّالیّتهایش آثار زیادی را منتشر نمود که یکی از برجسته ترین آنها مربوط میشود به اثر مرحوم احمد گرگانلی که با عنوان» گرگن جلگه لرینده (در جلگه های گرگان)» که توسّط مرحوم احمد گرگنلی در ایّام قبل از جنگ جهانی دوّم به رشته تحریر درآمده بود که بعدها به سبب بروز جنگ خانمانسوز جهانی دوّم او شهید میشود و موفق به انتشار اثرش نشده بود. قاسم نوربات این اثر را دوباره بازسازی و در ایّام استقلال ترکمنستان منتشر نمود. قاسم بعد از فراغت از تحصیل کار خودرا با معلّمی در بخش حسنقلی شروع کرد و بدلیل استعداد شگرف او در نویسندگی و ادبیّات شعری مدّتی نگذشت که از جانب شورای نویسندگان ترکمنستان به اقامت در شهر عشق آباد پایتخت ترکمنستان دعوت میگردد و فعالیّتهای خودرا در مرکز با حضور در عرصه رسانه های گروهی رسما در » هفته نامه «هنر و ادبیّات» شروع میکند. او در طول فعالیّتهای خود اثار ارزشمندی را ارائه نمود که استیل آثار او را میتوان همپایه آثار صمد بهرنگی نامید. گرایش زیاد او به ادبیّات ترکمنان ایران باعث میشد بیشتر به همکاری و همیاری با هم ملِبتی های خود بپردازد. در این زمینه نیز آثاری از خود ارائه نمود که قابل تعمّق و پژوهش روشنفکران ترکمن ایران می باشد. بعنوان مثال میتوان به کارهای او در حول و حوش ادبیّات معاصر ترکمنان ایران اشاره نمود. همچنین او به معرّفی شاعرانی که تا به امروز در نزد آحاد مردم ناشناخته مانده بود می پردازد. … 

ادامه مطلب ...

اشعار سروده شده در اسارت

تورکمنهای یموت
قیاتخان، تورکمنهای یموت -

«(قسمت سوّم) «دوره حیات قیاتخان – یک رمان حقیقی است»

گ. س. کارلین

نوشته: آکادمیک مراد آنانفس اف؛ مترجم: دکتر خ. اونق: ... حالا سراغ یاغشی مأمد برویم که از شدّت غم و غصّه در گوشه زندان وارونژ که این پیشامد ناگوار جان و تن وی را بریان می کرد و به خود می پیچید. وی هنوز از امید آزاد شدن دل نکنده است و به نوشتن عریضه هایش ادامه می داد. .... ذیلاً.....

نامه و عریضه هائی به حاکمینی که در قفقاز زود به زود جایشان عوض می شد، همچون جنرال تییدگاردت، شاهزاده وارونتسف – داشکوف، می نویسد، به حاکمین پیتربورگ، به حاکم فرمانداری وارونژ، در تمام این عریضه ها وی خواهش به توجه کردن وضع نابسامان خود را می کرده است. بعضی اوقات هم با قادیرمأمد مکاتبه می کرده است.

در یکی از نامه هائی که قادیرمأمد با یک لحن ناامید کننده به یاغشی مأمد نوشته است؛ به وی قطع کردن روابط با روسیّه، توافق با دشمنان اباء اجدادی خود ایران، انتقال بچه هائی که به عنوان گرو فرستاده شده بود به تهران، تمام اسباب و ابزارهای صنایع ماهیگیری، نفت، نفت دخیل و همچنین واگذاری مراکز استخراج نمک به انگلیسی ها را مصلحت می دهد.  ادامه مطلب ...