دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.
دو قرن حیات در پنج نظام

دو قرن حیات در پنج نظام

این نوشته هم بصورت رمان علمی و هم دوره حیات، تجارب و دیده ها - حوادث، رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و سیاسی است که نصف آن در طول زندگی در مهاجرت سپری شد.

آداب و رسوم برگزاری جشن های عروسی در ترکمنصحرا


گلین آلما

مراسم «گلین آلما»

تورکمنصحرا – ششمین شماره نشریّه فرهنگی، اجتماعی تشکّل «همدلان صحرا» منتشر گردید!

د.خ.اونق: آداب و رسومی که در مراسم جشن های عروسی در بین ترکمن های اترک – گرگان برپا می گردد، منشأ خود را از دوران قدیم برگرفته است. در آن دوران سنّ ازدواج از سنین خیلی پایین شروع می شده است. علّت آن تصاحب سهم بیشتر در تقسیمات آب و زمین، برای عائله ای که تشکیل خانواده می دهند، بوده است. خوانین و متموّلین ترکمن جهت دستیابی به سهم بیشتر از آب و زمین، پسران خود را در سنین خیلی پایین به ازدواج وادار می نموده اند. این وضعیّت سبب تثبیت و متداول شدن جداول نرخ شیربها و حقّ مهریّه شده، باعث عدم توانائی ازدواج پسران خانواده های کم بضاعت، و در برخی از حالات نیز آنان نتوانستند ازدواج کنند و باعث مجرّد (ساللاخ) ماندنشان می شده است. در میان ترکمن ها تا نیمه ی دوّم قرون 20 – 19/م. در رابطه با آب و زمین شکلی از «اداره ی حسابداری و ممیّزی /ساناشئق/» در شرکت های مرسوم تعاونی روستائی بوجود آمده است. در راستای این مسئله، در این اجتماعت تعاونی روستائی ترکمنان، تقسیمات آب و زمین صورت می گرفته است. در مناطقی که این ادارات ممیّزی «ساناشئق» بوده، از جمله حقوقی که برای اهالی خانواده که به تازگی ازدواج میکردند، حقّ آب و زمین داده شده است.

شماره 6 نشریّه همدلان صحرا

شماره 6 نشریّه همدلان صحرا

   ادامه مطلب ...

جنگ مرو (سال های 1860-1861/م.م.)

 
 
 
 
 
 
Rate This

Mary Söweşi (1860-1861)

خوجه نفس سارسماز – د.خ.اونق: – تاریخ ترکمن پر است از جنگ و مبارزات آزدیخوانه این ملّت بر علیه حکام زور و قداره بندان تاریخ، این سرزمین گلگون از غنای طبیعت که بر شانس و اقبال حوادث، در نصیب این ملّت افتاده است، رهائی دهند. ترکمن ها تا قرن ها در اکناف صحرا جائی که رودها و نهرهای بزرگ آن سرزمین ها را شرب می کرده است تصرّف و آن جا عمدتاً در اطراف رودهای بزرگ جیحون از شرق و غرب از جانب اوزبوی به بحر خزر می ریخته است، و از جانب جنوب در اطراف رودهای اترک و گرگان مسکن گزیده بودند که در دوره چنگیز خان با مسدود کردن رود بزرگ جیحون، در نواحی خوارزم، این اقوام مجبور به کوچ به جوانب جنوب تا کناره های رود گرگان می شوند. در دوره هجوم نادرشاه دوباره سرزمین های خود را از جانب کناره های شرقی رود جیحون به سمت اوزبوی و صحراهای قاراقوم عقب می نشینند و تا اطراف بالکان، اترک – گرگان را پر می کنند و شهرهای اطراف آموی دریا خالی از سکنه می گردد. این بخش از تاریخ رنجبار ملت ما مصادف است در دوره خوانین و حکّام فئودال اطراف این سرزمین. روزی نبود که با حملات غافلگیرانه خود بر روی مردم بی آزار ما باعث ویرانی خانه و کاشانه های آن ها نشده باشند! در میان این آتش جنگهای بی پایان گاهی شکست و در بیشتر موارد نیز پیروز از میدان بر می گشتند. یکی از آن جنگهای خصم «جنگ ماری /مرو/» بوده است که در دوره ناصرالّدین شاه قاجار فئودال در سال های 1860-1861/م.م. اتّفاق افتاده است. در این جنگ خانمانسوز، ترکمن ها پیروزمندانه در میدان باقی می مانند و قشون ایران را همچون سگ هار از میدان بدر نمودند. در زیر با مراجعه به تاریخ ترکمنستان مستقل به کم و کیف این جنگ می پردازیم.

برای یورش قاجارهای ایران به سوی مرو را اهالی آن «جنگ با قاجارها» نام نهادند. تاریخ وقوع این جنگ را شاعر سخن سرای جنگ ترکمن «عبدالستار قاضی» در مجموعه دیوان اشعار خود در «جنگ نامه» با تحسب سال هجری قمری مصادف با سال 1860-1861 میلادی یاد کرده است. یکی دیگر از منابعی که در مورد تاریخ وقوع این جنگ ثبت شده است، مربوط به اثر «بلوکویل، با عنوان «اسارت در دست ترکمن ها» می باشد. در دوّمین بخش از این کتاب که با عنوان «جنگ» یاداشت شده است. در این یادداشت ها در مورد یورش سربازان ایران به مرو، روز به روز، ماه به ماه، اطلاعات دقیقی ارائه شده است. ولیکن، تعداد سربازان قشون ایران در این جنگ، به نوشته ع. قاضی 70 هزار، بلوکویل و وقایع نگار خیوه محمدیوسف بیانی در کتاب «رُداسلاونایا دئرِو خوارزمشاه اف /شجره سلسله پادشاهان خوارزم/»، تخمیناً 20-32 هزار، سواره و پیاده نظام همچنین 23-32 سرباز توپخانه یادداشت کرده اند. 

ادامه مطلب ...

مختومقلی حلقه وصل تاریخ و ادبیات کلاسیک


بریده نشریّه "مختومقلی فراغی" ش. 72

دکتر خانگلدی اونق – تورنتو – در مورد شاعر بلندپایه مان مختومقلی فراغی و خلاقیّت وی هر چقدر نوشته شود یا بیان گردد، هنوز اندک است. اظهار نظر در مورد همه جانبه بودن اشعار مختومقلی، لبریز بودن آن به لحاظ ایده و مضامین، غنای ادبی آن از نظر هنری، همچون چشمه ای لایزال که سرچشمه خود را از عمق حوادث تاریخی ایل و تبارش برمی گیرد، بی پایان است. ویژگی های خلاقیّت وی را در نوشته هائی که ارائه می گردد، می توان مشاهده نمود. ولیکن این امر بدان معنی نیست که آثار مختومقلی بطور کامل تحقیق و پژوهش شده باشد. لذا عرض و عمق آن هنوز نامکشوف است. ستون و پایه های اصلی اشعارِ غنی از تفکّرات مختومقلی، با تمپ بشریّت مداری، عشق و عاشقی، مسائلی از قبیل مستحکم برپا کردن خانه و خانواده و ... دربر می گیرد. وی از حق و حقوق طبیعی انسان ها در گذران حیات آدمی در این دنیای واقعی (فانی)، پرداختن و ساختن حیات پر از شادی، عشق و دوستی، دفاع می کند. لذا خلاقیّت غنی وی، همراه با ایده و تفکّرهای های مفید انسان، همچون بهینه سازیِ انسانگرائی، در یک ردیف، به متواضع بودن، امید و خوشبینی، دین و عرفان نیز پرداخته می شود. جهت بیان علل و دلایل ریشه این ویژگی های اشعار مختومقلی، بایست در گذران حیات وی با شرایط سیاه و ظلمانی قرن XVIII/م که همراه با شرایط صعب و مشقّاتی که در زندگی آن دوره ایجاد شده بود، و فرزند به حقّ زمانه خود بودن وی باید جست. شاعری که در دوره ای از سخت ترین ایّام تاریخ پر مرارت ملت مان حیات و خلاقیّت داشته است، هرچه در حول و حوش ایّام مربوط و فلسفه ی وی، کند و کاو شود، ارزش تاریخی ادبی وی و کارهای برجسته ای که از دل و جان با احساسات وطن پرستانه و مردم دوستانه انجام داده است، رفیع می گردد. چنانچه به زبان خود شاعر بخواهیم نقل قول کنیم؛ دوره ای از تاریخ که این سرزمین در نتیجه حملات و هجوم های پی در پی و بی شمار قیزیل باش ها از یک طرف و خوانین غاصب خیوه و بخارا از طرف دیگر به سرزمین آباء اجدادی خویش، آن را تبدیل به ویرانه و مبدل به زندان نموده بودند. مختومقلی از فرط سنگینی لنگر این جنگ های بی پایان و برخورد های داخلی، و ستم گری های بی رحمانه حکام فئودال که تاج دروغین سلطانی بر سر نهاده بودند، به آمان درآمده و آرزوی پایان یافتن این مخاصمات را داشته است.


بریده نشریّه "مختومقلی فراغی" ش. 72

وی هر چقدر انتظار آن ایّام را بکشد، میّسر نشده است، الا با وقوع استقلال بخشی از سرزمین وی؛ آن دوران "عجب ایّام" مختومقلی فرا روئید.   دوغدی آسمانئنگ زؤهره سی، چئن عاشئقا دؤران بو گوٚن.   ترجمه: زهره آسمان برآمد، دوران عاشقان واقعی است امروز.[1]     ... در طول مبارزات مرمان ترکمن که از دوره صفویان به این سو تا هشتاد سالگی دوران مختومقلی[2] ، هر کدام از دولت های همسایه چشم طمع بر آب و خاک این سرزمین دوخته بودند، بر علیه آن ها به مبارزه پرداخته اند. کسانی که در جهت بهبودی ها و منفعت های سیاسی – اجتماعی سرزمین خویش حیات یافته اند در جهت مبارزات استقلال طلبانه مردمان خویش با کلام و با قلم خود و یا با شمشیر خود و یا با هر دو ابزار از پایگاه انسانگرایانه و هیومنیتاریک آن با اشعار شاعرانه در آثارشان به تأئید حوادثی که در تاریخ رخ داده است، با جملات برّنده خود قیام کرده اند، مواجه می شویم. "بنا به قول آکادمیک م. آنانفس اف: "پژوهشگر روس و. گ. بلینسکی متعهد بودن ادبیّات (پوئزیا) و اشعار را به تاریخ" بی اساس و همینجوری اشاره نکرده است"[3] - [4] مردم ترکمن از دوره سلجوقیان به این سوی با چشم پوشی از دو دوره مغول ها تا حاکمیّت آق قویونلی ها جزو اشرف زادگان سلاطین ترکمن و پتانسیل نیروی امپراتوری های مربوط به خود بوده اند. در این مورد محقق برجسته ترکمنصحرائی د. م. گرگانی در آثار خویش به این بخش از اوضاع چنین اشاره کرده است: "اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد که ترکمن ها در زمان سلجوقیان، در نواحی اترک، گرگان و قاراقوم، یورت و چراگاه ها داشته اند. تا آنجا که سلاطین سلجوقی زمین و اقطاع آن ها را به رسمیّت می شناختند. اسناد دیوان سلطان سنجر حاکی از آن است که برای ترکمن ها، شحنه و داروغه در نظر گرفته می شد. در سندی که از طرف دیوان سنجر در باره انتخاب اینانچ بلکاالوغ جانداربیگ به عنوان شحنه ترکمنان گرگان صادر شده و از این طایفه به عنوان شایسته ترین طبقات یاد شده است. در این فرمان به شحنه مذکور دستور داده شده است که با مردم ترکمن به نیکی رفتار کند و برای آن ها مالیات جدید وضع ننماید و از تجاوز آن ها به حقوق یکدیگر مانع شود. همچنین در این فرمان به بزرگان ترکمن تذکّر داده شده است که هر تقاضائی از حکومت دارند با شحنه در میان بگذارند."[5] این گونه از فرمان ها و دستورالعمل ها مستقیم به حاکمیّت های تابع ارسال می شده است. 

ادامه مطلب ...